هیروشیما بغداد
حمید محوی حمید محوی

پیشگفتار

 

اگر جنگ دوّم جهانی به شکست ارتش هیتلر و حزب نازی انجامید، با این وجود امروز با مشاهدۀ  تمام حوادث در صحنۀ بین المللی و حتی در زندگی روزمره نزد بیش از نود درصد ساکنین کرۀ زمین، اینطور بنظر می رسد که چنین پایانی به مفهوم شکست و نابودی قطعی اندیشه های هیتلر و نازیسم نبوده و گویی چنین منازعاتی تنها بین رقبا صورت گرفته بوده است. و باز زایی نازیسم بنام نئو نازیسم (نازیستهای جدید) چندان هم بی دلیل نبوده و تنها نام برای بازشناسی این هیولای بیمارآسا و نسل برانداز نیز نمی باشد. 

احتمالا چنین تعبیری با آگاهی از طبیعت ددمنشانۀ نظام سرمایه داری بیش از پیش به اثبات می رسد. و باید دانست که زمانیکه برخی می گویند : «نظام سرمایه دار دشمن نوع بشر» این شعار به چه مفهومی ست؟ آیا چنین شعاری برای تبلیغات حزبی و عقیدتی و گروهک بازیهای تنگ نظرانه است، و یا اینکه حقیقتی راستین و اجتناب ناپذیر در آن نهفته است. این حقیقت کدام است؟  و مسئولیت هر یک از ما بعنوان عضوی از اعضای  جامعۀ جهانی کدام می باشد؟

 مقاله ای را که در زیر ملاحظه می کنید نمونه ای ست بارز از جنایت علیه بشریت. استفاده از سلاحهایی اورانیوم رقیق شده توسط نظام سرمایه داری کاپیتالیست و لیبرال، بسرکردگی ایالات متحدۀ آمریکا و یارانش.

حمید محوی

 

ژوئل پنوشه

Joëlle Penochet

روزنامه نگار آزاد، محقق دانشگاهی

http://bioeconomie.12h60.com/texte_02.php

ترجمه از فرانسه  توسط

 

هیروشیما بغداد

 

گسترش سلاحهای اورانیوم رقیق شده،

 مصیبت بهداشتی،

 مناطقی که از نقشۀ جغرافیایی

 حذف خواهند شد

 

 

 

« تمدن ماشینی به آخرین مرحلۀ توحش خود رسیده است. از این پس و در آینده ای کمابیش نزدیک می بایستی بین خودکشی دسته جمعی و استفادۀ هوشمندانه از پیروزیهای بشر، دست به انتخاب زد.»

 

آلبر کامو در فردای هیروشیما

در روزنامۀ مبارزه، 8 اوت 1945

 

شصتمین سالگرد هیروشیما و ناکازاکی در آمریکا در کمال احتیاط برگزار شد، و در فرانسه نیز رسانه ها کمتر شهامت اینرا یافتند تا از تأویل رسمی چنین واقعه ای فاصله بگیرند و به حادثه ای بپردازند که  جهان را به اوج بربریتی سوق داد که در تاریخ بشریت بی سابقه بود. در سال 1991 یعنی دقیقا در پایان جنگ سرد که تعادل وحشت آمیزی را حفظ کرده بود، جنگ اتمی جدیدی آغاز شد. ولی این جنگ در سکوت و با تبانی جامعه بین المللی براه افتاد. این جنگ اتمی جدید در واقع علیه کشورهای بی دفاع براه افتاد تا به بلند پروازیهای استراتژیک آمریکا جامۀ عمل بپوشاند.و باید دانست که در کوران چنین جنگهایی بشکل گسترده از سلاحهایی استفاده  شد که اورانیوم رقیق شده نامیده اند. اورانیوم رقیق شده زبالۀ اتمی بوده و فوق العاده مسموم کننده است. این زبالۀ اتمی محیط طبیعی را برای چند میلیارد سال آلوده می سازد و نزد مردمانی که در مجاورت این ماده زندگی می کنند انواع و اقسام سرطان، لوسمی، تخریب سیستم تولید نسل و تولد هیولایی و نتایج آن روی خصوصیات ارثی ژنتیک را موجب می گردد که غیر قابل ترمیم است. بهمان شکل که آلودگی تحت تأثیر آزمایشات اتمی و سوانحی نظیر چرنوبیل، اورانیوم رقیق شده مرز مشخصی ندارد و مردم نیم کرۀ شمالی عناصر اکسید اورانیوم را از سال 1991 تنفس می کنند . در عراق، در یوگوسلاوی و در افغانستان...

 

هیروشیما : انقلاب علمی

5 سپتامبر 1945دیلی اکسپرس Dally Express

اولین روزنامه نگاری که پس از واقعه به هیروشیما راه یافت

ویلفرد بورشت Wulfred Burchett

 

« در هیروشیما، سی روز پس از انفجار اوّلین بمب اتمی که تمام شهر را به تل خاکستر بدل کرده و جهان را نیز در بهتی عظیم فرو برده بود، افرادی که از جهنم آنی جان سالم بدر برده بودند، بشکل دیگری بحال مرگ افتاده اند. مرگی اسرارآمیز، دهشتناک و ناشناخته که هیچ اسمی برای آن پیدا نمی کنم مگر طاعون اتمی. بدون هیچ دلیل روشنی مریض می شوند. بی اشتهایی، ریزش مو، ظاهر شدن لکه های کبود روی اعضای بدن. و سپس خونریزی می کنند، از دهان و بینی و گوش...»

 

 

8 اوت 1945 روزنامۀ لوموند Le Monde تخریب کامل و آنی هیروشیما را بعنوان «انقلاب علمی» قلمداد کرد. نابود ساختن دو شهر ژاپنی و «بحالت تبخیر در آمدن» ساکنین آنها(100000 در هیروشیما و 50000 در ناکازاکی) تا مدتها بعنوان خشونتی ضروری برای پایان بخشیدن به جنگ جهانی دوّم معرفی می شد. امروز حتی روزنامۀ «نوول ابسرواتر» Le Nouvel Observateur که به محافل صنعتی وابسته است، اعتراف می کند که چنین جنایاتی علیه بشریت بیهوده بوده است و مغهوم واقعی آن را باید در منافع آمریکا جستجو کرد و بطور مشخص در خنثی ساختن اتحاد جماهیر شوروی(که به آمریکا قول داده بود علیه ژاپن وارد جنگ شود) و آغاز جنگ سرد. در واقع رئیس جمهور ترومن Truman از سوی سرویسهای اطلاعاتی آگاه شده بود که تسلیم شدن ژاپن امری ست که تحقق آن از چند روز فراتر نمی رود. انفجار دو بمب روی شهرهای ژاپنی فرصتی بود برای آزمایش کردن بمب اورانیوم و بمب پلوتونیوم در موقعیت واقعی و در عین حال نمایشی بود از قدرت مطلقۀ آمریکا در مقابل جهانیان.

امروز حدود 300000 نفر در ژاپن هنوز از تأثیرات تشعشعات اتمی رنج می برند و آنچه بیش از همه ندیده گرفته شده، بعد روانی آن است. مقامات رسمی ژاپن تمایلی به طرح چنین مسائلی ندارند و «ایباکوشا» Ibakusha یعنی افرادی که تحت تأثیر تشعشعات اتمی هستند گویی که به جامعۀ ژاپنی تعلق ندارند. در سال 1950 تعداد قربانیان بمباران اتمی در هیروشیما به دو برابر رسید (200000) و در ناکازاکی به سه برابر افزایش پیدا کرد (140000). بمبارانهای«درسد»    Dresde در 13 و 14 فوریۀ 1945 (135000) و یا توکیو در 10 مارس که زیر بمبهای آتش زای آمریکا به خاکستر تبدیل شده بود بین 80000 تا 100000 کشته بر جای گذاشت هیچکدام توجیح نظامی نداشتند. با این وجود تفاوت این نوع بمبارانها با بمباران اتمی که در 6 اوت 1945بوقوع پیوست، این است که تشعشعات اتمی هنوز پس از پایان جنگ قربانی می گیرد.

 

اورانیوم رقیق شده : جنگ نوین اتمی

 

لورن موره Leuren Moret متخصص تشعشعات اتمی، ژوئیه 2004 می گوید :

«...ایالات متحدۀ آمریکا و متحدین نظامیش چهار جنگ اتمی با بمب و سلاحهای کثیف را علیه کشورهایی براه انداختند که می خواستند تحت سلطۀ خود در آورند. این تسلط از راه پراکندن گردهای معلق در هوا تحقق پذیرفت، اورانیوم رقیق شده بشکل دائمی مناطق گسترده ای را مسموم خواهد کرد و مردمانی را که در این مناطق زندگی می کنند از حق وراثت ژنتیک خود محروم خواهد ساخت. و به این ترتیب است که حاکمیت ایالات متحدۀ آمریکا و یارانش تثبیت می شود.»

 

پس از آزمایشات سلاحهای اورانیوم رقیق شده در صحنۀ واقعی جنگ در خلیج فارس، بسال1991، استفاده از این نسل از سلاحهای اتمی بحالت عادی و رایج در آمد و در بی تفاوتی عمومی گسترش یافت. هر جنگ جدید «بشر دوستانه» ( بوسنی، کزووو، افغانستان...) فرصت تازه ای بود برای آزمایش سلاحهای جدید با توان تخریبی بیش از پیش عظیمتر.

مسموم شدن مناطق به اورانیوم رقیق شده تا چندین میلیادر سال دوام خواهد آورد و نتایج آن برای مردمانی که در این مناطق و مجاورت آن زندگی می کنند عبارت است از : افزایش سرطان، لوسمی (لوکمی که از جمله سرطانهای غیر قابل علاج است)، بیماریهای متعدد دیگر، و مختل ساختن سیستم تولید نسل و تولد هیولایی...(مترجم : کمابیش مشابه با آنچه بنام کودکان دی اکسین در آسیای دور ملاحظه می کنیم) 

 

آلبرت اسپیر Albert Speer وزیر جنگ در زمان هیتلربسال 1943 قصد داشت برای ساخت بمبهایش اورانیوم را بجای تونگستن Tungstène بکار ببندد  که دیگر نمیتواست از کشور پرتقال وارد کند. از سوی دیگر مقامات طرح مانهاتان نیز قصد داشتند برای ساخت بمبهایشان از اورانیوم استفاده کنند. هدف آنها از ایحاد چنین سلاحی وارد آوردن بیشترین خسارات و تلفات به مردم کشور متخاصم بود.   

لورن موره توضیح می دهد که « هدفشان این بود که از اورانیوم بعنوان گاز جنگی استفاده کنند، به این ترتیب که آنرا بشکل عناصر میکروسکوپی در سطح زمین پرکنده سازند و سپس آنرا به آتش  ببندند. جراحاتی که از این راه می تواند به افراد  وارد می شود هنوز غیر قابل علاج است. چنین رؤیایی پنجاه سال بعد جهت برتری نظامی آمریکا تحقق پذیرفت.»

در حال حاضر سلاحهای اورانیوم رقیق شده بدلیل خصوصیات آن واجد دو برتری نظامی است. سلاحی ست که در هر جداری نفوذ می کند و آتش زاست. براحتی در بدنۀ زره پوش و تانک نفوذ می کند و آنرا کاملا به آتش می کشد. تانکهای آبرام مسلح به چنین گلوله هایی هستند. مضافا براینکه در جدار پناهگاههای بتونی و بونکرهای زیر زمینی نیز چندین متر نفوذ می کند (با توجه به نوع بمب و نوع استحکامات). و علاوه بر تمام این موارد سلاحی ست که بسیار ارزان تمام می شود.

 

اسلحۀ کلاسیک یا زبالۀ اتمی باز سازی شده

 

 از نظر شیمیایی مسمومیتی که اورانیوم رقیق شده تولید می کند دو برابر دیگر فلزات سنگین است. ولی قویا مسمومیت رادیوآکتیو تولید می کند. اورانیوم رقیق شده عبارت است از زبالۀ رادیو آکتیو که از اورانیوم غنی شده جهت رآکتورهای نظامی و غیر نظامی بکار می برند، و حاوی 0،2 در صد اورانیوم235 و 99،75 درصد اورانیوم 238 است و عمر آن معادل چهار و نیم میلیارد سال است، و این یعنی اینکه معادل تمام عمر کرۀ زمین است. آنرا از این جهت رقیق شده می نامند زیرا که فعالیت آن 40 درصد کمتر از اورانیوم طبیعی است. ولی چنین رابطه ای بدین مفهوم نیست که خطر کمتری دارد. در واقع اورانیوم طبیعی به مقدار 1 تا 3 در میلیون در طبیعت وجود دارد، در حالیکه مواد معدنی هزار بار غلیظتر است. در ثانی اورانیومی که در سلاحها بکار می رود با اورانیومی که محصول فعالیت مراکز غنی سازی و حاوی اتمهای شکسته شده و قویا رادیو آکتیو است مثل اورانیوم 236 و پلوتونیوم238Plutonum و  239 و تکنتیوم 99 Technétiumیا روتنیوم 106Ruthéniumکه موجب مسمومیت می شوند. بعلاوه فعالیت آن با گذشت زمان افزایش پیدا می کند.

 

 

اسطورۀ جنگ پاک

 

سلاحهای جدید اورانیوم رقیق شده از عناصر اسطورۀ جنگ پاک و جراحی کننده است، و آنرا تنها به این علت در جدول سلاحهای کلاسیک قرارداده اند که مثل بمب اتمی کلاسیک موجب بوجود آمدن آن قارچ غول آسا نمیشود.

ولی باید دانست که ضایعاتی که بوجود می آورد به همان اندازه مخرب و گسترده است. پس از آزمایشات اولیه در سالهای 1970 در لوس آلاموس ( در آمریکا)، این سلاحها در بعد واقعی در جنگ علیه عراق بسال 1991 و سپس در سال 1994 و 1995 در بسنی و در سال

جهانی شدن آلودگی رادیولوژیک

 

اگر چه سمّی بودن اورانیوم همواره از جانب مقامات رسمی تکذیب شده است، با این وجود از سال 1974 گروه تحقیقاتی وابسته به وزرات دفاع آمریکا در مورد مسمومیت مضاعف این ماده هشدار داده است. زمانیکه گلوله اورانیوم به هدف اصابت می کند، در مجاورت اکسیژن حرارت فوق العاده ای متصاعد می سازد (5000 درجۀ سانتی گراد) که موجب تبخیر 10 تا 100 درصد اورانیوم براساس نوع گلوله می شود. به این ترتیب هر گلوله ای که از یک تانک آبرام شلیک می شود بین 1000 تا 3000 گرم غبار تولید می کند. براساس تحقیقات لئونارد دیتز Léonard Dietz تنها 5 میکرون از این عنصر معدل 1،360 rem یعنی 300 بار بیشتر از حد مجاز برای کارکنان مراکز تولید انرژی هسته ای در طول یکسال. عناصر مولکولی غیر قابل حل و تخریب ناپذیر بعلاوه مخلوطی از رادیو نوکلئیدها Radionucléides در آتمسفر پراکنده می شوند. هنگامی که بزمین نشست می کنند، براحتی بحالت معلق در می آیند و توسط باد و باران تا دهها و حتی صدها کیلومتر پراکنده می شود : زمین ، آب و مخازن آب زیر زمینی، گیاه و حیوانات(به بیماریهایی مشابه نزد انسان مبتلا می شوند)، و تمام اینها بدین معنا ست که زنجیر تولیدات کشاورزی و مواد غذایی کاملا آلوده می شوند. آلودگی منطقۀ خلیج فارس به همان شدتی ست که بمبارانهای روباه صحرای ویلیام کلینتون در سال 1998 و حملات پیاپی در مناطقی که بشکل غیر قانونی توسط آمریکا، انگلیس و فرانسه برای عراق ممنوع شده بود. و محاصرۀ جنایتکارانۀ جامعۀ بین الملل در سال 1990 هر گونه اقدام پیشگیری کننده ای را در این زمینه ناممکن ساخت و مواد مولکولی با باد و باران در طول پانزده سال در حال پراکنده شدن هستند. کشورهای همسایه طبیعتا از چنین فاجعه ای در امان نیستند.نتایج چنین آلودگی در پی جنگهای پیاپی علیه یوگوسلاوی، افغانستان و عراق به دروازه های یونان رسیده است، به اسرائیل، عربستان صعودی، پاکستان، ترکیه، سوریه، لبنان، آلبانی، مقدونیه، فلسطین، ایران، ترکمنستان، ازبکستان، قزاقستان، چین و هند. امروز پیشبینیها حاکی از این امر هستند که آلودگی اورانیوم رقیق شده بطرف نیمکرۀ شمالی در حال گسترش است و بزودی تمام کرۀ زمین را احاطه خواهد کرد.

 

AIEA  مرگ بیش از نیم میلیون نفر را در عراق پیشبینی می کند. 

آلودگی محیط زیست برای بومیان منطقه در حال توسعه است. برخی مناطق جنوبی عراق (مناطق کشاورزی آبیاری شده که تقریبا در چنین سرزمین خشکی نادر بنظر می رسد) بر اساس آمار ابتلا  به سرطان 700 درصد و تولد کودکان معلول 400 درصد و ابتلا به لوسمی ( لوکمی) 350 درصد افزایش داشته است. افزایش وضع حمل نابهنگام توسط زنان باردار و تولد اطفال مونگلولی به شدت افزایش پیدا کرده است، حتی در بین بانوان کمتر از 25 سال. کودکانی که با باقیماندۀ سلاحهای منفجر شده بازی می کنند، همگی به لوسمی مبتلا می شوند و می میرند، دورۀ آشکار شدن آن چند سال بطول می انجامد. آژانس بین المللی انرژی اتمی پیشبینی می کند که تحت تأثیر یک میلیون گلوله اورانیوم در سال 1991 یعنی بین 350 تا 800 تن اورانیوم ( براساس بنیادLeake d'Amesterdam). در چند سال آینده باید در افغانستان و بالکان شاهد نتایج مشابهی باشیم.

 

  :  سلاح کشتار دسته جمعی در حال توسعه

سلاح کشتار دسته جمعی با شارژ اورانیوم رقیق شده در ردۀ سلاحهای قراردادی یا کلاسیک (غیر اتمی) ثبت نام شده است. در حال حاضر چندین کشور در حال گسترش چنین سلاحهایی هستند 

2از جمله : اسرائیل، ترکیه، روسیه،پاکستان، فرانسه.  در فرانسه 100

آزمایش در فضای باز در منطقۀ

Gramat 

Lotدر

Bourgesانجام گرفته است و در بورژ

 

در ادامۀ هیروشیما بغداد

 

فرصتی تازه برای صنایع هسته ای :

مبدل ساختن کشورهای محکوم شده

به زباله دانی رایگان

برای زباله های رادیو اکتیو

 

استفادۀ نظامی از اورانیوم، برای صنایع هسته ای که در سال 500000 تن از این نوع زباله ها تولید می کنند، گشایش بسیار مطلوبی ست. ذخیرۀ جهانی حدودا بر یک میلیون و نیم تن بالغ می شود که 70000 تن از آن در ایالات متحدۀ آمریکاست. کشورهای اتمی با حمله به برخی کشورها بخش  قابل توجهی از ذخایر خود را برایگان و بشکل بمباران صادر می کنند که نگهداری از آنها بسیار گران تمام می شود، و به این ترتیب این کشورها و مناطق را به زباله دانی اتمی و مجانی مبدل می سازند.  با این حساب که عمر اورانیوم چهار میلیارد و نیم سال است. کویت جهت پاکسازی سرزمین کم وسعت خود تا کنون 14 میلیارد دلار خرج کرده است (مترجم : با نتایج قابل اغماض). آمریکاییها جهت پاکسازی 23 تانک خود سه سال وقت گذاشتند و چهار میلیون دلار هزینه کردند، در حالیکه پنج هزار تانک عراقی که در طول جنگ تخریب شده است و قویا رادیو اکتیو هستند، هنوز بر جامانده است. در فوریۀ 2003 آمریکاییها در مورد مناطق آلوده شده در عراق از خود سلب مسئولیت کردند. در هر صورت خسارات وارد آمده به محیط زیست غیر قابل بازگشت هستند.                     در افغانستان طوفان شن از تمام کشور عبور می کند و آلودگیهای پیاپی به رودخانه ها می رسد. رود کابل و رود اندو از پاکستان عبور می کند و از ذخایر آب کشاورزی و آب آشامیدنی بشمار می آید. تیمهای «هسته ای – بیولوژیک – شیمی» جهت اندازه گیری درجۀ آلودگی در افغانستان حضور پیدا کردند ولی گروه خبرنگاران را که تا پیش از ورود آنها در کنار متفقین کار می کردند، محبوس کردند. از اکتبر سال 2001 پزشکان افغانی مرگ سریع عده ای را اعلام کردند که درجۀ آلودگی آنها

بسیار زیاد بوده است.

سکوت و تحریف و سانسور

اورانیوم رقیق شده

 

 

 

فقدان بررسی، تحریف و سانسور

 

گزارشات سازمان ملل متحد برای حفظ محیط زیست (PNUE) دربارۀ موضوع آلودگی رادیو اکتیو در کزووKosovo در آغاز امر از 72(هفتاد و دو) صفحه به 2 (دو) صفحه تقلیل پیدا کرد! در نوامبر سال 2000 (سال دو هزار) هیئتی از PNUE ( سازمان حفظ محیط طبیعی وابسته به سازمان ملل متحد) مأموریت بازرسی از 11 (یازده) منطقه از 112 (صد و دوازده) منطقۀ در کزوو را بعهده داشت که در سال 1999 توسط نیروهای OTAN بمباران شده بود. این بازرسی تحت نظارت مسئولین OTAN انجام گرفت و در منطقی که آنها انتخاب کرده بودند و از شانزده ماه پیش با دقت کامل توسط ده اکیپ پاکسازیهای لازم را تا جایی که برایشان ممکن بود انجام داده بودند. پس از برسی 355 نمونه براداری از خاک، آب، کیاهان و شیر، هیئت بازرسی PNUE نتیجه را اعلام کردند که بر اساس آن تشعشعات رادیو اکتیو پیرامون مراکز بمباران شده ضعیف است و آلودگی به غبارهای اورانیوم نیز ضعیف هستند.  با وجود پلوتونیوم موجود در بمبهای بکار برده شده، هیئت بازرسی اعلام کردند که نتایج اخطار کننده نیستند. با این وجود خطر آلودگی آبهای زیر زمینی و آب آشادمیدنی را تأیید کردند که تحت تأثیر سلاحهایی مدفون شده ممکن است آلودگی آنها به ده برابر و حتی صد برابر افزایش پیدا کند . از جانب دکتر Chris Busby که متخصصی با اعتبار جهانی ست در کتابی بنام «بالهای مرگ» دربارۀ تشعشعات ضعیف، که نتایج بررسیهای او مورد تأییدRoyal society de Londres  (جامعۀ سلطنتی لندن) قرار گرفت، گزارش می دهد که در ژاکوا Jacova آلودگی رادیواکتیو صدبرابر بیشتر از حد معمول است و ده برابر توریوم Thorium (از مشتقات اورانیوم) بیشتر از اورانیوم رقیق شده است. پس از بمباران افغانستان PNUE سازمان حفظ محیط زیست وابسته به سازمان ملل متحد، جهت ارزیابی درجۀ اورانیوم رقیق شده در مناطق بمباران شده  از OMS سازمان جهانی بهداشت در خواست بودجه کرد ولی پاسخی از جانب Gro Harmel Brundtland که ریاست آنرا بعهده داشت دریافت نکرد. بنا به اظهارات Robert J.Parsons به تأخیر انداختن چنین موردی از این جهت بود که عوارض قربانیانی که قویا آلوده شده بودند بسیار مشاهده می شد و علاوه براین دو دهه جنگ مردم منطقه را از نظر بهداشتی در موقعیت شکننده ای قرار داده بود. دولتهایی که باعث و بانی چنین جنایاتی هستند پیوسته اثرات جرم و کاربرد سلاحهای کشتار جمعی و تأثیراتشان در لفافه ای از سرب پنهان می کنند. OTAN در سال 2000 اعلام کرد که افکار عمومی جهانی ممکن است در برخورد با استفاده از سلاحهای رادیو اکتیو، عکس العمل منفی نشان دهد...

به این ترتیب شاهد سانسور رسانه هایی هستیم که غالبا وابسته به صنایع نظامی هستند مثل France Serge Dassault و Matra Lagardère و یا در صنایع ساختمان مثل Bouygues که اورانیوم رقیق شده را ماده ای کاملا معمولی می دانند. سکوتی که به کشورهای مسئول بمبارانها و آلودگیها اجازه می دهد تا از مخارج پاکسازی شانی خالی کنند و بخصوص ساخت و کابرد سلاحهایی از این دست را امری عادی جلوه دهند که تا مدتها پیش از جنگ در خلیج فارس تابو بحساب می آمد. کشورهایی که هدف بمباران قرار گرفتند و به همین منوال سربازانی که در چنین جنگهایی شرکت داشتند، هیچکدام از خطر آلودگی مطلع نشدند. استفاده از اورانیوم رقیق شده در جنگ خلیج 1991 تنها هشت ماه بعد از جنگ، توسط روزنامه های بریتانیایی آشکار شد. هیچ روزنامۀ فرانسوی از بکار گرفتن اورانیوم رقیق شده حرفی نمی زنند. از 580000 ( پانصد و هشتاد هزار) سرباز آمریکایی که در جنگ خلیج شرکت داشتند 325000 سیصد و بیست و پنج هزار) نفر از آنها دچار عوارض دائمی شده اند، و 11000 (یازده هزار نفر) کشته شده اند یعنی با ریتم 140 سرباز در ماه. ده سال پس از مداخله در خلیج بیش از نیمی از سربازان دچار عوارض دائمی شده اند. در حالیکه در منازعات قرن گذشته چنین عوارضی در حد 5 درصد ( در ویتنام 10 درصد) بوده است. بر اساس تحقیقات جامعۀ رزمندگان قدیمی نشان می دهد که پس از جنگ خلیج 67 درصد از اطفالی که بدنیا آمده اند، نقص عضو داشته اند. روزنامه مستقل آنها  اعلام می کند که 40 درصد از سربازانی که در حملۀ سال 2003 شرکت داشتند، شانزده ماه پس از بازگشت، دچار عوارضی شدند که نمایانگر منتهی شدن آنها به سرطان است. جوامع مدنی سربازان آمریکایی مثل( Veterans For Peace (VFP علیه استفاده از سلاحهای رادیو اکتیو و صلح فعالیت می کنند.

Ramsey Clark : «برای جلوگیری قطعی ساخت و استفاده از چنین سلاحهایی، باید اردوگاه اطلاعاتی سراسری در تمام جهان ایجاد کرد زیرا سرنوشت بشریت بدان بستگی دارد.»

 

با این وجود بر اساس قوانین بین المللی نظارت بر سلاحها، اورانیوم رقیق شده که شیمیایی و در عین حال اتمی ست غیر قانونی است ((conventions de La Haye de 1899 et 1907, de Genève de 1925 et 1949, Charte de Nuremberg de 1945, convention des Nations-Unies du 10 octobre 1980, dite « Convention des armes inhumaines ») به این علت که درد و رنج و خسارات بیفایده ببار می آورد و قابلیت تفکیک نیز ندارد و محیط زیست را برای دراز مدّت آلوده می سازد، مثل مین که سالها پس از منازعات قربانی می گیرد. استفاده از این سلاح در بیانیۀ اوت 1996  ، n°96/16  حقوق بشر در سازمان ملل متحد محکوم شده است. از سوی دیگر پارلمان اروپا در ژانویه 2001 استفاده از چنین سلاحهایی را منع می کند ( ولی در ساختن آنها ممنوعیتی اعلام نکرده است).

بسیاری از شخصیتهای بین المللی مثل روزالین برتل Rosalie Bertell متخصص کانادایی بیماریهای مسری و بیماریهای رادیو اکتیو (جایزۀ نوبل 1986) و را

ماهنامۀ «علوم و زندگی» معتقد است که پاسخ به چنین پرسشی بسیار مشکل است. با این وجود حدس زده می شود که حداقل 380 تن اورانیوم رقیق شده در بالای سر ما در گردش است با حساب اینکه 320 تن در صحنۀ جنگ خلیج فارس در سال 1991 پراکنده شده است. این حجم از اورانیوم رقیق شده وقتیکه هواپیماها پرواز می کنند خطرناک نیستند : اورانیوم رقیق شده بیشتر بخاطر مسمومیت شیمیایی آن خطرناک است تا بخاطر پرتو افکنیهای رادیو اکتیویتش. مشکل زمانی شروع می شود که هواپیما دچار سانحه می شود و اورانیوم رقیق شده آتش می گیرد. تنفس این غبار که در شوشها بشکل دراز مدت نشست می کند. تنها یک بخش از غبار اورانیوم رقیق شده قابل حل و در طول سه روز از خون و از طریق ادرار خارج می شود، در حالیکه بخش غیر قابل حل (نامحلول) بشکل اکسید پراکنده می شود و بطور مشخص روی استخوانها ثابت می ماند. چنین عناصری بویژه به کلیه حمله می کنند.

پس از سانحۀ بوئینگ 747 El Al در آمستردام، بسال 1992 چندین هزار نفر به بیماریهایی مزمن مبتلا شدند( تهوع، سر درد، اختلال در خواب، بیماریهای گوناگون عصبی). بر اساس گزارشی رسمی در سال 1999 مرتبط بودن بیماریهای مزمن بین این افراد را با سانحۀ هوایی تأیید می کند.

وقایع شناخته شده هستند : شمار قابل توجهی از هواپیماهای ار فرانس Air France نیز مشمول همین خطر هستند. با این وجود ماهنامۀ «علوم و زندگی» هشدار می دهد که بریگادهای آتش نشانی و گروههای نجات به تجهیزات مناسب برای رویایی با چنین خطری آماده نشده اند.

در مورد هواپیمای کنکوردی که تابستان گذشته در پاریس سقوط کرد، «علوم و زندگی» خاطر نشان مس کند که در این هواپیما اورانیوم رقیق شده بکار نرفته بوده است زیرا شکل دلتایی بال هواپیما عهده دار وزن متعادل کننده است.

 

 


March 23rd, 2008


  برداشت و بازنویسی درونمایه این تارنما در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید.
 
مسایل بین المللی